دختری جوان که به طراحی فشن علاقه ی زیادی دارد، می تواند به طرز مرموزی به دهه ی شصت میلادی سفر کرده و با الگویش دیدار کند. اما لندن دهه ی شصت آن طور که به نظر می رسد نیست.
ده سال از آخرین باری که قاتل ماسک به صورت، قتلهای زنچیره ای خود را انجام داد، سپری شده. سیدنی پرسکات که تنها بازمانده آن قتل ها است، حالا تبدیل به نویسنده ایی مشهور شده که زندگی آرام و به دور از ترس را تجربه می کند...
قاتلی مشهور به «شبح چهره»، شروع به کشتن نوجوان ها می کند، و با افزاییش تعداد قربانیان، دختری جوان به همراه دوستانش برای شناسایی قاتل دست به کار می شوند...
داستان در دو مسیر جداگانه دنبال میشود که محور اصلی ان بر پایه انتقام و خشونت است. اعضای نخبه نیروهای ویژه امریکا به جنگلهای بولیوی برای ماموریتی خاص فرستاده شدند. تیم ها در گروه های جدا به دنبال اتمام ماموریت جنگلهای بولیوی را زیر پا میگذارند اما دست هایی در کار است تا آنها را به نابودی بکشاند. دست هایی از جنس خیانت…
در جنگ جهانی دوم، و در اولین درگیری عظیم نظامی امریکا در جزیره گوادالکانال با ارتش ژاپن، برای پایان بخشیدن به این نبرد ارتش امریکا تصمیم می گیرد با تمام قوا و تجهیزات آخرین مقاومت ژاپنی ها را در هم بشکند. در این بین یک گروه از سربازان به اسم گروه چارلی به رهبری کلنل «گوردون تال» با شجاعت بسیاری مبارزه می کنند.
نامزد دریافت 7 اسکار 21 بار برنده جایزه و 47 بار نامزد دریافت جایزه
پس از فوت پدر خانواده عمو چارلی برای زندگی به آنها ملحق می شود، اما مادر خانواده به عمو چارلی که مردی جذاب و مرموز بود مشکوک میشود و در ادامه به شدت به او علاقه مند می شود …….
نبرد استالینگراد. «واسیلی» تک تیزاندازی اهل اورال است که در سال ۱۹۴۲ به استالینگراد منتقل شده؛ و «سرگرد کونینگ» آلمانی، استاد تک تیزاندازی است که به هر وسیله ای شده تصمیم گرفته دشمن قدرش را از میان بردارد.
